ایستادن محمد پارسا
سلام عزیز دل مامان و بابا گلم امروز جمعه بود و شما از ظهر مهمون مامان جون و باباجون بودی و به خواسته باباجون رفته بودی اونجا تا بازهم آموزش ببینی آخه کوچیکتر که بودی باباجون با تلاش روزانه به شما چهار دست و پا رفتن و یاد داد و امروز هم تصمیم گرفتن که بهت ایستادن و یاد بدن از دیشب ماشالا کمی ایستادی و حتی در همون حالت برمیگشتی به سمت بابایی و میخندیدی امروز هم گویا گل کاشتی و در اولین روز تمرینت خوب رو سفید شدی و کلی ایستادی از باباجون هم ممنونم که اینقدر به فکر نوه کوچولوش هست ...